مام وطن و شخصیتهای شاهنامه
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۱۵۲۳۶
دیوارنگاره تازه میدان ولی عصر (عج) را میتوان یکی از متفاوتترین آثار خانه طراحان انقلاب اسلامی دانست که بهرهگیری از پهلوانان و اساطیر شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی نشانه ممتاز آن است.
این دیوارنگاره با شعار «تا پای جان برای ایران» از رستم، آرش، اسفندیار، سیاوش، زال و گرد آفرید بهره گرفته است تا با حضور آن ها اعضای تیم ملی فوتبال کشورمان به قطر بدرقه شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر کدام از این شخصیت ها جایگاهی ویژه در شاهنامه دارند که ویژگی مشترک شان، دفاع از وطن و ایران دوستی در حد اعلای این مفهوم است. اساسا پهلوانان در شاهنامه نماینده مردم هستند تا دو وظیفه اصلی را پیش ببرند: حراست از کشور و راهنمایی پادشاهان تا به بیراهه نروند و از اصول کشورداری تخطی نکنند.
حکیم ابواقاسم فردوسی از بزرگترین حماسه سرایان ادبیات ایران و جهان است که با خلق شاهنامه سند عظمت زبان فارسی را به یادگار گذاشته و وطن دوستی را در این اثر سترگ معنایی متفاوت بخشیده است. او ایران را کشوری توصیف کرده که همواره مورد هجمه بوده است اما پهلوانانش در برابر دشمن با تمام توان قد علم کرده اند. غالب شخصیت های شاهنامه نه تنها انسان هایی میهن پرست هستند که نماد خوبی ها در برابر پلیدی ها به شمار می روند.
در ادامه نگاهی داریم به ویژگی شخصیت هایی که از شاهنامه به دیوارنگاره میدان ولی عصر (عج) رسیده اند.
رستم
مشهورترین شخصیت شاهنامه رستم است که نماد قدرت ایرانیان محسوب می شود و پیروزی اش در هر نبرد، حتمی است. رستم پشتیبان قدرتمند سپاهیان ایران است و سمبل روح و روان مردم ایران زمین تلقی می شود. فردوسی علاقه ای وافر به این پهلوان اسطوره ای دارد تا جایی که پس از مرگ او ، شور و حال از شاهنامه می رود و فضای آن غمبار است و بدترین اتفاق ها می افتاد.
اسفندیار
دیگر پهلوان روئین تر شاهنامه، اسفندیار است که از نظر خصویت اخلاقی نقطه مقابل رستم تعبیر می شود. اسفندیار فردی آرمانگرا و احساسی است و رستم، انسانی جهان دیده و واقعیت گرا. اسفندیار را می توان سمبل تغییر و دگرگونی نامید که حتی از برخی قید و بندهای دین زرتشت گذر می کند. این تفاوت را فردوسی به زیبایی در نبرد تراژیک رستم و اسفندیار بخوبی منعکس می کند. نقطه اشتراک این دو پهلوان، حس میهن پرستی است که در نبرد آن ها در عبور از هفت خان تجلی می یابد. رستم برای رهایی کیکاووس از بند شاه مازندران و اسفندیار برای آزاد کردن خواهرانش از دست ارجاسپ تورانی هفت خان را با موفقیت سپری می کند.
آرش
آرش کمان گیر پهلوان نامی است که وظیفه انداختن تیر و تعیین مرزهای ایران به او سپرده می شود. این اتفاق پس از حمله افراسیاب رخ می دهد که منوچهر (پادشاه ایران) در محاصره تورانیان قرار می گیرد. وقتی دو طرف به صلح رضایت می دهند، منوچهر از افراسیاب می خواهد تا به اندازه پرتاب یک تیر سرمزین ایران را به او برگرداند. این مسولیت به آرش می رسد و او از فراز کوه تیر را پرتاب می کند و خود تکه تکه می شود. آرش نماد جان فشانی برای وطن است.
سیاوش
شخصیت مظلوم شاهنامه است که بواسطه ویژگی های خاص اخلاقی، زبانزده شده. سیاوش در دربار کاووس رشد می یابد اما رستم پی می برد آن جا محل مناسبی برای رشد شاهزاده جوان نیست و او را به زابلستان می برد. سیاوش بخشی از ویژگی های مثبت شخصیت خود را مرهون رستم است. او یک جا همچون یوسف پیامبر مورد هوسبازی سودابه قرار می گیرد اما بر خلاف یوسف به عزت نمی رسد و گرفتار ذلت می شود. داستان سیاوش در جای دیگر، یادآور ماجرای حضرت ابراهیم (ع) و عبور از آتش است که بی گناهی اش در برابر اتهام سودابه اثبات می شود. این پهلوان، نماد پاکی و نجابت ایرانیان است که مرگ مظلومانه او بر اثر حسادت ها، سوگ سیاوش را در تاریخ مانا کرده است.
زال
سام نریمان در حسرت فرزند می سوخت تا این که از یکی از همسران زیباروی خود صاحب فرزند می شود. زال ، پسری نیرومند و تندرست است اما مویی سفید دارد. پدر، از ترس بداندیشان دستور می دهد کودک را به دامنه کوه البرز که جایگاه سیمرغ است بببرند و همان جا رها کنند. یزدان پاک مهری از زال بر دل سیمرغ می افکند و آوایی از غیب به گوش او می رساند که نگهدار کودک باش و او را از گزند دشمنان در امان بدار، زیرا از نسل او مردی به دنیا می آید که پشت و پناه ایران و نگهبان تاج و تخت پادشاهان است. پدر در خواب، پی به وجود فرزند می برد و وصال سر می گیرد. زال مدتی بعد از بازگشت به زندگی عادی، عاشق رودابه می شود که حاصل آن فرزندی به نام رستم است... فردوسی با خلق زال به عنوان یک شخصیت اسطورهای و پهلوانی، او را نماد مدارا با دیگران قرار داده است.
گرد آفرید
در میان زنان شاهنامه، گرد آفرید جایگاهی ویژه دارد. او بانوی دلیر ، جنگ آور و میهن دوست است که حتی به خواستگاری سهراب جواب منفی می دهد؛ چون او را ایرانی نمی داند! سهراب فرزند رستم و تهمینه (دختر شاه سمنگان) است. گرد آفرید وقتی خبردار می شود که افراسیاب به ایران حمله کرده و فرمانده سپاه یعنی هژیر درمانده است، خود لباس رزم می پوشد. گردآفرید نه تنها دلیر و وطن دوست است که از زیبایی و هوش سرشار زنانه بهره می برد. او شخصیتی مستقل دارد و اعتبارش را بخاطر هویت خود بدست آورده نه بواسطه دیگران.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: قطر ، تیم ملی فوتبال ، شاهنامه ، دیوارنگاره ، میدان ولیعصر
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: قطر تیم ملی فوتبال شاهنامه دیوارنگاره میدان ولیعصر گرد آفرید شخصیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۵۲۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علمالهدی: وقتی نیروهای نخبه نظام به دنبال اجرای شرع و قانون بیفتند، باید حمایت مردم نیز پشتیبان آنها باشد/ حجاب متعلق به فرهنگ ایران است؛ در شاهنامه، فردوسی از قول منیژه نقل میکند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب»
سید احمد علمالهدی در خطبه سیاسی نماز جمعه این هفته با اشاره به فرارسیدن سالروز شهادت امام صادق (ع) اظهار کرد: مسئله مظلومیت، قصه تکراری در سیره همه اولیای الهی است و شاید یکی از ابعادی که وجود اقدس امیرالمومنان (ع) را اول مظلومان عالم میدانند، به این خاطر است که خود مظلوم بود و همه مظلومان عالم نیز از نسل او بودند.
وی افزود: شما ببینید یک شخصیت عالم و فرزانهای را با لباس عبادت از خانه بیرون بکشند، دستهایش را در حدود سن ۶۵ سالگی ببندند و بیحیایی سوار بر اسب او را به دنبال بکشد. این مظلومیت برای کدام رهبر و قوم تکرار شده است؟ در همین حد که حتی یهود جسور و عنود نیز با اینکه قاتل پیامبران بودند، اما دست به چنین هتک حرمتهایی نمیزدند. به همین هم اکتفا نکردند و در نهایت با سم وجود اقدسش را مسموم کردند و به شهادت رساندند.
نماینده، ولی فقیه در استان خراسان رضوی خاطرنشان کرد: امام صادق (ع) یک وجه تقارن و تشابه نزدیکی هم با وجود اقدس، ولی نعمت ما علیابن موسیالرضا (ع) داشتند. یکی اینکه امام صادق (ع) نخستین نفری بود که ولادت امام رضا (ع) را بشارت داد و دوم آن که شهادت امام صادق (ع) از نظر زمانی مقارن با ولادت امام رضا (ع) بود که انگار سرچشمه علم و فضائل امام صادق (ع) وقتی از دنیا رفت، در وجود، ولی معصوم دیگری همچون امام رضا (ع) دوباره متولد شد تا همگان از آن محظوظ و بهرهمند شوند.
وی با دعوت رسمی از زائران و مجاوران بارگاه منور رضوی برای حضور در اجتماع بزرگ صادقیون ادامه داد: همچون سالهای قبل، فردا نیز به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت رئیس مذهب جعفری، زائران و مجاوران امام هشتم (ع) از میدان شهدا به سمت حرم مطهر رضوی راهپیمایی میکنند. اجتماع عظیم صادقیون از آن سنتهای حسنه و نیکی است که همه میتوانند به نیت عرض تسلیت و ابراز ارادت به محضر امام رضا (ع) در آن شرکت کنند.
علمالهدی گفت: از برگزارکنندگان اجتماع عظیمی که روز چهارشنبه در حمایت از طرح نور برگزار شد تا مردم، شور و ارادت خود را نسبت به فرمانده محترم و شجاع نیروی انتظامی و مجریان طرح نور نشان بدهند، تقدیر و تشکر میکنم. وقتی نیروهای نخبه نظام به دنبال اجرای شرع و قانون بیفتند، باید حمایت مردم نیز پشتیبان آنها باشد. این اجتماع موردتأیید بنده است و از همه شما برادران و خواهران گرامی برای شرکت در آن تشکر میکنم.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به فرارسیدن هفته معلم و هفته کارگر به عنوان دو مناسبت جاری تصریح کرد: این روزها در هفته کار و کارگر هستیم. کارگر، عنصر سازنده در جامعه است و توسعه اقتصادی، رشد اقتصادی و جهش تولید به مدد بازوان توانمند او تأمین میشود که از این حیث، تأمین معیشت کارگر بر همه مسئولان ضرورت دارد. علاوه بر این، هفته معلم نیز در این روزها در جریان است که با اشاره به آن، نکاتی را عرض میکنم.
وی با اشاره به آیه ۲ سوره مبارکه جمعه تأکید کرد: قول مشهور این است که امام (ره) فرمود معلمی شغل انبیاست، اما اشاره امام راحل به هر معلمی نیست، زیرا خداوند عالم در قرآن کریم سه شغل برای پیامبران الهی عنوان کرده است؛ آن جا که میفرماید «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ» و تصریح میکند که پیامبران، آیات الهی را برای مردم میخواندند، آنها را تزکیه میدادند و کتاب و حکمت به ایشان میآموختند. این سه عنوان، سه شرطی است که اگر معلم به آن پایبند بود، آن زمان است که میتوان گفت آن معلم رهرو طریق انبیاست.
علمالهدی با بیان اینکه تولید هویت برای مردم، بزرگترین رسالت انبیای الهی بود، گفت: همه انسانهایی که در دوران حیات بابرکت رسول اکرم (ص) در قبایل، عشایر و دستههای مختلف که گرفتار امیال نفسانی بودند، بر هم شمشیر میکشیدند و قتل و غارت را در روابط خود حاکم میکردند، به دست پیامبر اسلام (ص) هویت یافتند، تبدیل به «امت» شدند و جامعهسازی کردند. بر همین اساس هم بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با معلمان تأکید کردند که پرورش هویت دانشآموزان در کنار علمآموزی بر معلمان ضرورت دارد.
وی بیان کرد: معلم مکلف است پیش از آموزش، به دانشآموز هویت ملی و دینی ببخشد، زیرا از اساس، هویت دینی محور هویت ملی است. عزیزان من، مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب».
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش مکلف است فرهنگ ملی و دینی را به دانشآموز تعلیم دهد، اظهار کرد: اگر این فرهنگ به درستی منتقل شد، آن زمان است نسل آیندهساز دیگر خودباختگی هویتی نخواهد داشت و غربگرا و غربزده نخواهد بود. برادران عزیز، خواهران گرامی، آنچه امروز در دانشگاههای آمریکا درحال وقوع است، اینکه استاد دانشگاه را روی زمین میکشند و دانشجو را به شدیدترین شکل ممکن سرکوب میکنند، همه اینها تابلوی لیبرال دموکراسی و تمدن غربی است که امروزه در ایالات متحده آمریکا به چشم میآید. حقیقت اینها همین است، واقعیت اینها همین است. دانش آموز اگر هویت پیدا کند، به اینها وابسته نمیشود.
وی افزود: پس از هویتبخشی، خداوند عالم تزکیه را مقدم بر تعلیم دانسته است. به همین دلیل، ما نیز تأکید داریم که باید پرورش مقدم بر آموزش باشد. البته در مقوله پرورش نمیتوان فقط به دبیران پرورشی اکتفا کرد، زیرا اصل تربیت از همان معلمی آغاز میشود که درحال تعلیم است. آن عظمتی که معلم به خاطر علمش در چشم دانشآموز دارد، بهترین ابراز تربیت است اگر معلم دغدغهمند باشد. اگر معلم این سه خاصیت را داشت یعنی به دانشآموز هویت داد، او را تربیت کرد و تعلیم را به حد کمال به اجرا درآورد، آن زمان است که رهرو طریقت انبیاست.